برخورد پروژه ای با جنگ 

        اعلان سخنگوی وزارت داخله افغانستان دیروز(12 قوس 1397) مبنی بر انجام عملیات بر ضد طالبان  یک ماه آینده بیشتر شبیه اعلان تجارتی است که گاهی از تلویزیون ها منتشر می شود.

وی اظهار کرد که یک هیئاتی از وزارت های دفاع و  داخله به قندهار و ولایات دیگر برای بررسی این عملیات رفته اند تا برای تصفیۀ برخی ولایاتی که طالبان در آن جا حضور دارند، برنامۀ هجوم نظامی تنظیم شود و ماه جدی این عملیات به انجام برسد. 
بدون تردید وزیران محترم داخله، دفاع و ریاست امنیت ملی افغانستان به اهمیت اسرار و محرمیت نظامی در امور نظامی و جنگ بیشتر از من آگاه هستند و می فهمند. شاید در تیوری های نظامی هیچ یک از عالم و تیورسن نظامی و در هیچ یک از اصول علم جنگ به خصوص جنگ های چریکی و پارتیزانی که دسته های مخالف یک دولت بدون داشتن جبهات کلاسیک جنگ و با پوشش قوای زمینی و هوایی با دولت می جنگند،  نتوان دید که یک ماه قبل یا چند ماه قبل، دولت برنامۀ عملیات نظامی خود را بر مناطق مورد حضور آن دسته ها، اعلان کند. زیرا در این چنین جنگ ها، نیروی دولتی همچون صاعقه و ناگهانی بر سر دسته های جنگجوی یاغی و شورشی فرود می آیند و آن ها را سرکوب و تصفیه می کنند.  به خصوص وقتی که در جنگ از تصفیه سخن می رود و سخنگوی محترم وزارت داخله این کلمه (تصفیه) را بکار برد، تصفیۀ مناطق تحت تسلط جنگجویان طالب از وجود این جنگجویان پس از اطلاع رسانی به آن ها در مورد حملۀ نظامی که حتی زمان آن نیز مشخص می شود، بیشتر به یک شوخی می ماند تا به یک عمل نظامی و جنگی.
وزیران نیروهای نظامی و امنیتی دولت افغانستان به خوبی می دانند که جنگ با طالبان و جنگ با هر قوای مخالفی که از شیوه های جنگ پارتیزانی و چریکی بهره می برد مستلزم آن است تا ابتکار زمان و مکان جنگ از دست دشمن گرفته شود و دولت باید تعیین کند که در کجا و چه وقت با دشمن وارد جنگ شود؟ و پای او را به جنگی که او درانتظارش نیست، بکشاند. 
در چنین حالت است که دشمن در معرض سرکوبی و تصفیه قرار می گیرد؛ زیرا زمان و مکان جنگ از دست او بیرون می شود و جنگ به زیان و شکست او می انجامد. ولیکن وقتی دولت خودش با زبان سخنگویانش این ابتکار زمان و مکان جنگ را بدست طالب یا بدست دشمن می گذارد، نتیجه هر چه که باشد، شکست و تصفیۀ طالب بصورت قطع نخواهد بود. طالبان می توانند از قبل مناطق مورد هجوم را ترک کنند و به مناطق همجوار بروند. طالبان می توانند نقاط آسیب پذیر و ضعیف دولت را در مناطق مختلف در جریان عملیات نظامی دولت، مورد حمله قرار دهند و حتی می توانند بر نقاط ضعیف نیروهای دولتی در مسیر این عملیات ضربه وارد کنند و عملیات را به ناکامی ببرند. 
اگر اعلان و تعیین زمان و مکان عملیات نظامی و در واقع اطلاع رسانی سخنگویان وزارت های نظامی و امنیتی برای جنگ یک کار تبلیغاتی در جهت تضعیف روحیه و مورال نیروهای دشمن باشد، و یا تحریف توجه آن ها به مناطق دیگر برای انجام عملیات در منطقۀ مورد نظر، این نیز یک روش نادرست و بی ثمر در جنگ جاری دولت با طالبان است. از یکطرف که به نظر نمی رسد ضعف در امور استخباراتی و کشفی و نفوذ دشمن و ستون های پنجم در درون دولت، دشمن را در ناآگاهی مطلق از عملیات نظامی قرار دهد تا اصل مورال به عنوان یکی از اصول مهم در جنگ به زیان دشمن تغییر بخورد، از طرف دیگر این گونه اعلان و تبلیغاتی که سطح انتظار و توقع مردم را از دولت در جهت سرکوبی و تصفیۀ دشمن بالا ببرد، اما عملی نشود، میزان بی اعتمادی عمومی را در برابر قدرت و ظرفیت دولت عمیق و گسترده می سازد و خلای این فاصله و بی اعتمادی را، طالبان پر می کنند. 
این ها نکاتی نیستند که وزرای نهادهای نظامی و امنیتی افغانستان آن را ندانند و به اهمیت بیرون کردن ابتکار زمان و مکان جنگ از دست دشمن پی نبرند. یقیناً آن ها می دانند. اما چرا به این نکات توجه نمی شود و عملیات نظامی یک ماه بعد را، سخنگو یان این نهاد ها یک ماه قبل به سمع طالبان و تمام دنیا می رسانند؟ 
این سوالی است که جوابش را من هم نمیدانم. 
ممکن است جنگ افغانستان، دولت افغانستان و هر چیز دیگر در این مملکت پروژۀ خارجی ها باشد. حتی اگر چنین هم باشد، باید راه های عملی برای بیرون رفت از این پروژه و پروژه سازی جستجو و محقق شود. مسلماً، دولت و جامعۀ سیاسی افغانستان در قدم اول و قبل از همه این مسئولیت را بدوش دارند.