سیکولاریزم ایدولوژی نیست: 

تبارلغوي سكلولار مشتق شده از كلمه لاتين سكولم به معني دنيايي است ٬ زمانيكه سکولاريزم از زبان لاتين به زبانهاي ديگربرگردانده شد ٬ اين واژه در ترجمه لغوي و کاربرد اصطلاحي اش دركشورهاي مختلف با برداشت ها و تعاريف مختلف و متنوع مواجع گرديد ،

دنيويت ٬ علمانيت٬ عقلانيت  ساينتيزم ٬ قرن ٬ جدايي دين از حكومت و٠٠٠ 
سكولاريزم درغرب بعداز رونسانس با جدايي دين از حكومت و سياست پا به عرصه وجود گذاشت و با حاکميت کليسا در افتاد ٬ اما درکشورهاي اسلامي   عده يي بدین باورند سکولاریزم و دین دو حوزه جدا از هم اند ٬ نبايد بنام يکي ديگر را از زندگي بيرون  کرد ٬ چون جامعه بستر کنشها و واکنشهاي متقابل و مختلف است ٬ دين و سکولاريزم در همه دوره های تاریخ زندگی بشر وجود داشته ودارد  ، چون انسان موجود دو بعدی است ، که بايد تناسب معنایی و منطقی بین زندگی مادی و معنوی اش برقرار گردد٬  دین و سیکولاریزم هم منحیث دو مفهوم متضاد در دو حوزه جدا از هم بدون مداخله درامور همديگر می‌توانند تعامل متقابل,  مطابق نیاز زمان داشته باشند٬ چون سكولاريزم در فرايند مفهومي خود نه يك كليت يك پارچه و نه يك نوع ايدولوژيست٬  مکاتب فلسفي و مادي و ماترياليستي غيرديني زياد داريم ٬ اما سکولاريزم بيشتر منحيث يک  فرايند دنيايي  با فراوده هاي علمي درجوامع مدرن مطرح است  ٬ که متاسفانه درجوامع اسلامي با با بي مهري زياد منحيث يک جريان لايئک و ضد ديني معرفي گرديد ٬ درحاليکه ميتواند چنين نباشد ٬ چون  سکولاريزم ٬ فرايند يست که در مسيرتکامل انديشه و دست آورد هاي زندگي مادي و رفايي بشر هیچگاه از زندگی انسان و جامعه ديني وغير ديني جدا نبوده و نيست ، رویکرد های سیکولار، فراورده های این جهانی بوده ، تعلق به تمامی دستاورد ها ي علمی و عقلی بشر دارد، عده بدين باورند که جدايي دين و سكولاريزم هم مبنايي و هم ميتوديك است ٬ دين هدايت خدايي و آسمانيست ٬ اما سكولاريزم دستاورد بشري و زمينيست ٬ استراتيژي و راهبرد دين آخرتي ٬ از سكولاريزم دنياييست ٬ دينداران سنتي وايدولوژيك با لائيك ها و كسانيكه سرآشتي با دين ندارند هردو درمقابل هم قرار دارند هركدام راحل معضلات اعتقادي ٬اجتماعي جامعه را در رد و نفي باورهاي ديگري ميجويند ٬ هردو طرف گفتمان دين وسيكولاريزم را بيهوده دانسته باور به تعامل دين وسيکولاريزم ندارند ٬ اما كاربرد وتعامل دين و سيكولاريزم در كشورهاي مختلف ودرفرهنگ هاي مختلف متناسب با شرايط  هرجامعه متفاوت  است  ٬ چون هركسي و هر مذهب  از دين وسيکولاريزم  قرائتهاي مختلف دارند  ٬ اما اگر واقعيت هاي اجتماعي تاريخي جوامع اسلامي را بدون پيشداوري ٬ به گونه  پديدار شناسانه مورد بحث و ارزيابي قرار گيرد ٬ ميتوان  تعامل دين و سيکولاريزم  را درسراسر تاريخ اسلام ديد٬ بگونه مثال  بعد از وفات پيامبر گرامي نفس شورا و گردهمايي مردم در سقيفه براي انتخاب  خليفه اول يک حرکت سکولاريستي بود، که بر مبناي عرف و مصلحت هاي اجتماعي سر از متن جامعه اسلامي بيرون نمود٬ انتخاب ابو بکر صدیق به باور تمام تاريخ نگاران ودانشمندان مسلمان يک امر عقلاني و مصلحتي بود نه دستور شرعي ، ،چنانچه در امتداد زمان ديديم خلافتهاي  انتخابي ٬ مبدل به حکومتهاي   ميراثي شده اعراب باديه نشين هم به مرور زمان از زندگي قبايلي بسوي مدنيت کشانده شدند ٬ وحکومت هاي مختلف شکل گرفت که نفس اين رويکرد ها ي تاريخي همه تلاش ها و فراورده هاي مدني و تمدني ٬ محصول تعامل متقابل دين و سيکولاريزم بود که تمدن بزرگ را بنام تمدن اسلامي شکل داد ٬ پس به جرئت میتوان گفت هرچیزی که محصول عقل و تفکر خود بشر باشد  و مبناي ديني و الهي نداشته باشد ،یک امر سیکولار است ٠
پارادايم يا طرح تعامل دين و سكولاريزم نه يك ادعاي تفنني و روشنفكرانه٬ بلكه يكضرورت برمبناي نيازها و واقعيت هاي عصر علم و تکنالوژي زمان ما است ٬ هيچ مسلمان ادعا کرده نميتواند ٬ که علوم تجربي و سائيس را ميشود از متن دين استخراج کرد ٬ويا با دين تکنالوژي ساخت کرد ٬ از اينجاست که حوزه دين و سيکولاريزم از هم جدا  ميشود ٬ يعني ما درجوامع اسلامي با دو نوع رويکرد مواجه هستيم ٬ رويکردها ي ديني و مفاهيم  بيرون ديني  که محصول علم و دانش خود بشر بوده ٬همه دنيايي و سيکولار اند ٬علوم انساني٬ فلسفه ٬ سائيس ٬ تکنالوژي ٬ تمدن وحکومتها همه  گزاره هاي  بيرون ديني وسيکولار اند ٬ که مربوط ساحات علمي وعقلاني بشر ميشود و شريعت دراين عرصه ها  چيزي نگفته ٬ اما  مسلمانان سياسي کسانيکه دنبال حکومت ديني هستند حرفهاي شان قبل از اينکه مبناي ديني داشته باشد  توجيهات سياسي ٬ تفسير وتاويل هاي خود شان است ٠
 عصر مدرن عصر علم وتكنالوژي وبرنامه سازي هاي علمي تخصصي است ٬ از  مديريت عرصه   توليدي ٬ اقتصادي ٬ فابريکه وساختمان سازي تا جامعه شناسي ٬ روانشناسي ٬ علوم سياسي ٬حقوق، و فلسفه های امروزی همه در یک نظم متقابل ساختاری و مفهومي ٬ اسا س نظام و حکومت های مدرن جوامع  امروزی را می‌سازند ، گرچه همه غيرديني اند  اما  الزامي نيست هرمفهوم غير ديني را ضد دين تلقي کنيم  ٬علت مخالفت مسلمانان در برابر  سکولاریزم سياسي اجتماعي  ريشه در مبارزات دوران جنگ سرد ومبارزات  ايدولوژيک آنوقت دارد ٬  مبارزان مسلمان بخاطر رسيدن به اهداف سياسي و ايجاد حکومت اسلامي خود عليه سکولاريزم منحيث نماد از کفر و الحاد موضعگيري  نموده ذهنيت مسلمانان  را بيش از حد عليه آن تحريک نمودند ٬ اما  هيچگاه  شرايط ديروز ٬ انگيزاسيون کليسا ٬ و مخالفت کليسا با علم و دانش را مبارزان مسلمان  درجمله عوامل دين گريزي غرب  درنظر نگرفته و چرايي آنرا نه  درست درک  و تفسير کردند ٬ و يکسره به سکولاريزم منحيث جريان ضد ديني تاختند ٬ و آنرا معادل الحاد و بي ديني درجوامع اسلامي معرفي کردند ٬ در حاليکه نهاد هاي ديني درجوامع اسلامي هيچگاه درقدرت نبودند ٬ برعکس  موضع گيري خشن کليسا تکثر و رشد افکار ضد ديني را بگونه وارفر  ميدان داد و واکنشهاي  ضد کليسايي را سبب شد ٬ چنانچه  سكولاريزم فلسفي پايان عمر دين وآغاز مرگ خدا را  اعلان کردند ٬ و اما با وجود اين هم  درجوامع غربي   مسيحت هنوزهم منحيث يک  دين در سراسر جهان مدرن در مرکز اعتقادي جامعه قرار دارد ٠
به هرحال نکته اخير اينکه  بعد از جنگ سرد تغيرات بنيادي درجوامع مختلف از نظرسياسي اجتماعي بوجود آمد ٬ حکومت هاي ايدولوژيک وحزبي  نفوذ خود را از دست دادند٬ تغيرات و تفاوت هاي  بنيادي در فکر و انديشه مردم نسبت به حکومتها و  نظامات اجتماعي سياسي بوجود آمد مردم معني ديموکراسي را درک کردند ٬ ديگر رابطه حکومت ها با مردم رابطه رعيت و حاکم نيست ٬ مردم به حکومت ها بيعت نميکنند ٬ برعکس حکومت ها بايد حقوق بشر و حق شهروندي مردم را به رسميت شناخته  احترام گذارند ٬ وهرگز حق ندارند ٬ مردم را از آزادي بيان و آزادي سياسي  محروم سازند ٬ دراين عصر  ديگر شاه اسپ سوار ويا امير ٬ اميران مانند گذشته ٬ هرچه دلش خواست انجام داده نميتواند ٬ نه  بزور حکومت ميتواند  نبايد پاه را از گليم خود بيشتر درازکند ٬ چون بيداري و آگاهي جوامع مدرن امروزي چنين فرصت را  رهبران گرفته و در زندگي مدرن ارتباطات سيستماتيك و اورگانيگ درهمه عرصه هاي  اقتصادي ٬سياسي ٬ فرهنگي ٬هنری اخلاقي ، مبتني بر هنجارهاي علمي و عقلي  بوجود آمده که  همديگر شان را تقويه ميکنند ٬ چنانچه ديموكراسي ٬ حقوق بشر ٬ حقوق زنان ٬ اومانيزم ٬ ليبراليزيم ۔۔۔ همه رويكرد ها و فرهاورد هاي نظام سيكولاراست ٬ ناگفته نماند براساس حقوق بشر  درمدرن ترين جامعه امروز هم  اعتقادات و باور هاي ديني مردم از هرگونه تعرض مصون است و از سوي ديگر هيچکس نميتواند بنام دين و باورهاي ديني حکومت را برمردم وجامعه تحميل کند ٠