وقایع افغانستان از2001 تا 2014 میلادی (بخش 83)

عیاشی ها و ولخرچی های شهزاده گان آل سعود
مقام های عربستان سعودی و حلقاتِ وهابیتِ آن کشوراز یکطرف تحت ِعنوان " خدمت به دین و مذهب "، با مخارجِ گزافِ ملیارد دالری درسراسرِجهان افراد و کتله های عقب گرای تاریک اندیش می پرورند

تا ملتها را در خون و خاکستر بنشانند و ازسوی دیگر، درعیاشی و سفله گی و فسادِ اخلاقی شهرۀ جهان شده اند. درلحظاتی که نشریۀ الکترونیکی ماه نوامبر2012م " اپرات " را میخواندم، نظرم به اظهارات مدیر شبکۀ " آی. تی. ان " افتاد که میگفت : " اتاقِ یکی از شاهزاده های آل ِسعود در هتلِ مونارک {واقع در دُبی }، طبقه ی بیست و نهم کنارِ اتاق بنده قرار داشت. از شبِ اول صدای موزیک بصورت وحشتناکی تا آخر بالا بود و تعجب اینکه مسوولِ هتل هم نمیتوانست به او حرفی بزند... وقتی شبِ سوم اعتراض کردم، { مسوولِ هتل} بمن گفت " اگر میخواهید اتاقِ تان را عوض کنید و به طبقه دیگری منتقل شوید، ما نمیتوانیم به او چیزی بگوییم . . . دخترکانِ خوشگلِ عرب و غیرِ عرب، با شکل های عجیب غریب مدام دراین سویت {اتاق} رفت و آمد میکردند..."
همین نشریه افزوده بود : " ویکیلکس بخشی از تلگراف های دپلوماتیک ِ امریکا را منتشر کرد که در آن آمده است {شهزاده گانِ سعودی در شهر جده مراسم لهو و لعبِ شبانه با مصرف ِمشروبات ِالکلی و موادِ مخدر و با حضورِ زنان فاحشه بر گزار میکنند. این در حالی است که فقر و بد بختی مردم این کشور را به ستوه آورده است ..."
من، (نویسندۀ این اثر) فلمِ مستندی را دراواخرِ سال 2012 میلادی از طریق " یوتوپ " مشاهده کردم. دراین فلمِ مستند، یکی ازشهزاده های عربستان سعودی با دامنِ درازبه تن و چلتارِ به سر، در کنارِزنِ زیبای (آوازخوان)ِ عربی نشسته و درهرچند ثانیه و دقیقه، بسته های ضخیمِ نوت را که خادمانش پیهم به او پیشکش مینمایند، مانند کاغذ پاره های بی ارزش بالای زنِ آوازخوان می پراگند؛ تا بدان حد که تراکم ِنوت، بدنِ آن زن مه رو را تا کمر می پوشاند. مضحکتر و سفله گرانه ترازهمه اینکه شهزادۀ مذکور، چند تا ازنوتها را دریک دست گرفته با دستِ دیگر، آنها را با " لایتر" یا روشن کنندۀ سگرت، آتش میزند و نگاه های تبختر آمیزی بسوی آوازخوانِ زن می افگند. 
سایت انترنتی " پیام آفتاب" بتاریخ چهاردهمِ ماه جوزای سال 1392 خورشیدی، گزارشی را از قولِ روزنامۀ لوفیگاروی فرانسه چنین نقل کرد: "  فهد آلِ سعود، پارکِ تفریحی دیزنی لندِ پاریس را برای خود وشصت میهمانش در روز های 22 تا 24 ماه می اجاره کرد و در ازأ این سه روز، مبلغ پانزده ملیون یورو{ بیشتر از بیست ملیون دالر امریکایی }  به مسوولینِ این پارک درفرانسه پرداخت..."
همچنان، شبکۀ اطلاع رسانی افغانستان درشمارۀ شنبه سوم ماه حوت سال 1392خورشیدی خویش  نگاشت که " ولیعهدِ عربستان با پرداختِ  سی ملیون دالر، جزایرِ مالدیو را از {تاریخ } 19 تا 25 ماه فبروری {2014م} برای سفر و خوشگذرانی اجاره کرده است ...سلمان بن عبدالعزیز ولیعهد عربستان برای سفر یک هفته ای به جزایرِ مالدیو، سراسرِ این کشور را اجاره کرده و با یک قایقِ تفریحی مجلل به همراه کادر پزشکی، یک شفاخانۀ مجهز و بیش از یکصد محافظِ شخصی عازم این کشور خواهد شد"
به سلسلۀ عیاشی ها، ولخرچی ها، اصراف و بی بند وباریهای آل سعود، شخص " ملک سلمان " پادشاه سعودی، درماه جولای سال 2015م، ویلایی در نزدیکی مارسی فرانسه را (البته دربرابر پرداخت ملیونها دالر) به اجاره گرفت تا مدت سه هفته را با نزدیکان، عمله و فعلۀ خویش که تعداد مجموعی آنها را یکهزارنفرگفتند، به خوشگذرانی بپردازد. " میشل شویلون " رییس هوتلداران فرانسه اظهارداشت که سفر پادشاه سعودی به جنوب فرانسه، رُخداد خوبی است؛ زیرا آنها افرادی با قدرتِ خرید بسیار بالا هستند.  این سفرپادشاه سعودی به جنوب فرانسه، هرچند پولهای گزافی را به کیسۀ مقام های آن کشور سرازیرمیکرد، ولی درعین حال، بخاطراتخاذ ترتیبات بیشتر عیاشی و امنیتی ونیز دراثر ممانعت ازورود شهروندان فرانسه به ساحۀ موردنظر، اعتراضات صدها هزارنفرفرانسوی را نیز برانگیخت. این سفر و این عیاشی توأم با مخارج ملیونها دالری، درحالی انجام می یافت که ازیکطرف هزاران شهروند عربستان سعودی درمنجلابی ازفقر و محرومیت به سر میبردند (ومیبرند) و از سوی دیگر، شهرهای کشوریمن و هزاران نفرساکنان بیگناه آن اعم از زن و مرد و کودک، به فرمان همین ملک سلمان، همه روزه مورد بمباران شدید، بیرحمانه و ویرانگرانه قرار میگرفتند.
لازم است این موضوع را نیزبگوییم که باساس آمارِمنتشر شده، مجموع حیات و مماتِ شهروندانِ عربستان سعودی، نظام اقتصادی، نظامی، اطلاعاتی و امنیتی آنکشور، پس ازشاه، بدست هفت هزارشهزادۀ مفتخوار،عیاش و فحاش قراردارد و این شهزاده ها، نواسه و نبیرۀ مَلِک عبدالعزیز، سردستۀ آل سعود هستند. گفته شده که ملک عبدالعزیز به تعداد سه صد زن نگهداشت و ازآن زنها، به تعداد چهل و چهار پسر و دها دختربه دنیا آورد. بنابرآن،  درحلقات ِدپلوماتیکِ جهان، نظام دولت سعودی را بنام " شبکۀ هفت هزارشهزاده با هفتادهزار مسجد " یاد میکنند. یعنی امورِدینی و مذهبی درحیطۀ قدرت شیوخِ وهابی وامورِسیاسی و اقتصادی در قبضۀ آلِ سعود قرار داشته بگونۀ مشترک بر گردۀ نزده ملیون شهروند ِعربستان سعودی سواراند.
رژیم وهابی عربستان سعودی، مذهبی ترین، مختنق ترین و وحشتناکترین رژیم اسلامی درجهان است. ترومن رییس جمهور وقتِ امریکا، امنیتِ خانوادۀ سلطنتی آلِ سعود را دربرابرِوفاداری آن به امریکا و دستور پذیری هایش، رسماً تضمین نمود و این تضمین و تعهد تا کنون پا برجاست.
یک مجلۀ المانی بنام " شترن "  افشاکرده بود که  " ملک فهد پادشاهِ وقتِ سعودی، تنها دریک شب، مبلغ بیست ملیون دالر را درقمار باخته بود. "
پادشاه عربستان سعودی، علاوه ازعیش و نوشِ بی حد و حصر برروی زمین، گفته شده که کاخِ مجللِ هوایی (هواپیمای بسیارمجلل) وکشتی گرانقیمتِ پنجاه ملیون دالری مجهزبا همه گونه امکاناتِ تفریحی نیز دراختیار دارد.
نمونه یی ازساختمانِ داخلی هواپیمای پنجصد ملیون دالری بنام " قصرپرنده " مربوط شهزاده طلال را درپایین ملاحظه میفرمایید  :

 
نمای داخلی " قصر پرنده " یا طیارۀ پنجصد ملیونی شهزادۀ سعودی
همچنان، شهزاده الولید بن طلال بن عبدالعزیز، موترِنوع بنزِمزین با سی هزارکرستال (الماس) به قیمت ِ چهارملیون و هشتصد هزاردالر امریکایی دارد که درجهان بی نظیرمیباشد.
 
                                        موتر الماس نشا نِ  شهزادۀ سعودی
باید متذکرشد که ابن سعود چهل و دو فرزند داشت و تعدادِ مجموعی زوجه های آنان به یکهزار و چهارصد تن بالغ میشود.
وجودِ چند هزارشهزادۀ عیاش، فحاش، بی هنر و بی تحصیلِ آل سعود، علاوه ازآنکه ازنظرمالی و اقتصادی بردوشِ اکثریتِ مردمِ آن سرزمین سنگینی میکنند، بلکه ازنگاه اخلاقی نیز روز تا روز رسوایی های عظیمِ جهانی را نیزبه بارمی آورند.  روزنامۀ " گروه بین الملل مشرق " درماه مارچ 2014م، ازروی برخی ازرسوایی های این شهزاده گانِ عربستان سعودی پرده برداشت. مثلاً، از قولِ روزنامۀ انگلیسی " دیلی میرور" نوشت که  " یک مورد از فسادِ اخلاقی شاهزاده نایف بن عبدالعزیز ولیعهد متوفای عربستان سعودی به نقل از "دوشس یورک ساره فرگوسن " همسرِسابق ِپرنس اندرو پسر ملکۀ انگلیس اینست که شاهزاده نایف بن عبدالعزیز درقبالِ تنها بوسیدنِ " دوشس یورک..."  وجه پنجاه هزار لیرۀ استرلنگ به حسابِ موصوفه واریز کرده است . "
"مشرق " همچنان ازقولِ " مارک یونگ " محافظِ شخصی خاندانِ آلِ سعود و نویسندۀ کتاب " محافظِ سعودی" مینویسد : " این شاهزاده گان مرتکبِ اعمالی شده اند که به ذهن ِهیچ انسانی خطور نمیکند... آنها فاسد، قمارباز، دزد، متجاوز به عنف، همجنسگرا واز مصرف کننده گانِ مواد مخدر هستند ... این شاهزاده گان با دین بازی میکنند، درحالیکه به غارت ِاموال و دستکاری دربودجه مشغولند و ادعا دارند که آنها را در راه مردم صرف میکنند."
همین محافظِ سابقِ خاندانِ سعود نوشته است :
* شاهزاده احمد بن عبدالعزیز -  قمار باز، معتاد به مشروب و موادِ مخدر
* شاهزاده فیصل بن فهد – همجنسگرا، قاتل، فروشنده و معتاد به موادِ مخدر
* شاهزاده فواض بن عبدالعزیز- یکی ازقمار بازانِ بزرگ ِعربستان سعودی و معتاد به موادِ مخدر
* شاهزاده عزالدین بن عبدالعزیز- همجنس باز و مبتلا به بیماری ایدز ( قبلاً در گذشته است )
* شاهزاده محمد بن فهد – قمار باز
* شاهزاده سعود بن نایف – قمار باز
* شاهزاده میا بنت مشعل – قمار باز
* شاهزاده مشاری بن سعود – دارای روابطِ نا مشروع
* شاهزاده ولید بن طلال- با داشتنِ ثروتِ بیست و پنج ملیارد دالری، ثروتمندترین فردِ جهان، عیاش، متجاوز وزن باره
* شاهزاده خالد بن سلطان بن عبدالعزیز آل سعود -  زن باره ، عیاش ، قمار باز
* شاهزاده محمد بن سلطان – فرزندِ ولیعهد عربستان سعودی، زمین های وسیع به مساحت یکصد و شصت ملیون مترمربع راغصب نموده است. { این درحالیست که هشتاد درصد جمعیتِ هجده ملیون نفری عربستان از ملکیت زمین و خانه محروم هستند }
* سعود بن عبدالعزیزبن نصیر آل سعود-  خدمتگارش را در سال 2010میلادی دراتاق هوتلی درلندن مورد اذیت جسمی قرار داده و او را به قتل رسا نید.
* پولیسِ فرانسه در سال 1989م از آپارتمانِ شهزاده سعود بن عبدالعزیز، مقدار یکصد و ده کیلو گرام کوکایین کشف کرد
* شاهزاده  مشعل بن عبدالعزیز – از بزرگترین زمیندارانِ عربستان سعودی
* شاهزاده متعب بن عبدالعزیز- بزرگترین زمیندارِ عربستان سعودی
* شاهزاده سلطان بن عبدالعزیز – بزرگترین زمیندارِ عربستان سعودی
* شاهزاده خالد بن سلطان – بزرگترین زمیندارِ عربستان سعودی
* شاهزاده مهاالسدیری – میخواست بدون پرداختِ مبلغِ شش ملیون یورو، ازهوتلِ مجلل " شانگری لا " در فرانسه فرارنماید.
* شاهزاده ترکی بن سعود – یک جوانِ سعودی را بدون هیچ دلیلی در پارک " الثمامه" واقع
ریاض به قتل رسانید.
درماه نوامبر2015م بود که برخی ازروزنامه های درایالت کالیفورنیای امریکا، براساس گزارش های منابع پولیس آن ایالت افشا نمودند که سه زن مستخدم درقصر(37ملیون دالری)  شهزادۀ عربستان (مجید عبدالعزیز السعود) به پولیس شکایت برده اند که شهزادۀ 29 سالۀ سعودی، آنان را مورد تهدید، خشونت و آزارجنسی قرار داده است. زنان شاکی به پولیس گفتند که مجید عبدالعزیز، آنان را مورد اذیت قرار داده تلاش نموده برآنان تجاوزکند. رسانه های ایالت کالیفورنیا همچنان نوشتند که یک زن که قصد داشته با پریدن از بالکن قصری که برفراز یک تپه قرار دارد، فرارکند، به پولیس گفته است که شهزاده درجریان یک محفلی که درآن کوکایین استفاده میشد، ازآنان با خشونت خواسته است که کاملاً برهنه شده به مهمانان رسیده گی نمایند، درغیرآن کشته خواهند شد. ضمناً این زنان، مجبور ساخته شده اند که از صحنه های قبیح روابط جنسی مردان با مردان دیدن نمایند.
 
مجید عبدالعزیزالسعود شهزادۀ عیاش سعودی
همچنان نشریۀ الکترونیکی " شبکۀ اطلاع رسانی افغانستان" در شمارۀ مؤرخ 11 ماه ثورسال 1395 خورشیدی خویش، گزارشی را به نقل از وبسایت " پاناروما – شرق الاوسط " پیرامون یک جنایت ضد بشری و ضد اخلاقی یکی از سفرای عربستان سعودی در کشور رومانیا چنین به نشر رسانید:  " سفیرعربستان در رومانیا به منشی رومانیایی خود تجاوز کرده و وی را به قتل رسا نده است. "
نشریه افزود که : " وزارت خارجۀ رومانیا ابراهیم عبدالرحمن الراسی را احضار و وی را به تجاوز جنسی به ایوانا ویلسیکو 25 ساله متهم کرده است که به عنوان منشی درسفارت عربستان در بخارست کار میکرد. .. براساس گزارش پزشکی قانونی، قربانی مورد تجاوزجنسی قرار گرفته و سپس با کمربند خفه شده است...جسد ایوانان که دانشجوی پزشکی است، شناور روی سطح آب یک حوضچه در نزدیک نیرو گاه برق کرورزاویستی در 24  مایلی جنوب شهر بخارست پیدا شد... این درحالیست که یک خدمتگار {دیگر} رومانیایی نیز که در محل اقامت سفیر عربستان در بخارست کار میکرد، امسال مورد ضرب و شتم و تجاوز قرار گرفته بود..."
 
سفیرعربستان و دوشیزه یی که مورد تجاوز جنسی او قرار گرفت
این، نمونۀ کوچکی ازمجموع جنایتها، ولخرچی ها، بد اخلاقی ها و ستمکاریهای برخی ازشاهزاده های آل ِسعود بود که خواندید.
رژیم شاهی عربستان سعودی، علاوه ازایجادِ صد ها مدرسه و " مرکزِ اسلامی " درسراسرِ جهان و مزید برتمویلِ صد ها حزب وسازمانِ بنیاد گرای مذهبی درآسیا و افریقا و حتا درجهانِ غرب،  سازمان ها و تشکلاتِ عمدۀ تروریستی آتی را نیزدر کشورهای مختلف بوجود آورده و یا تمویلِ مالی و حمایتِ ایدئولوژیک و اطلاعاتی میکند :
* القاعده درشبه جزیرۀ عربستان
* القاعده در مغرب ِاسلامی
* القاعده درپاکستان و افغانستان
* الشباب در سومالیا به رهبری احمد عبدی غودان
* داعش یا دولتِ اسلامی شام و عراق درکشور های سوریه و عراق به رهبری ابوبکر البغدادی
* بوکوحرام در نیجریه
* طالبان در افغانستان و پاکستان
* انصار الشریعه در لیبیا
* انصار الشریعه در تونس
* ابوسیاف در فلپین
* انصار بیت المقدس درصحرای سینا
* شبکۀ حقانی در پاکستان
* لشکرطیبه در پاکستان
* سپاه صحابه در پاکستان
* حزب التحریر در ازبکستان و منطقه 
* القاعده درمالی واقع در قارۀ افریقا
* القاعده در الجزایر به رهبری " ابو مصعب عبدالودود"
* گردان عبدالله عظام در لبنان، مصرو سوریه به رهبری ماجد الماجد (مقتول)
* جبهۀ انصره درسوریه به رهبری ابو محمد الجولانی
* گروه حوثی در یمن
* انصارالله در یمن
* گروه خراسان در سوریه
*جنبش اسلامی احرار در سوریه
 * تیپ صفور در سوریه 
* تیپ توحید در سوریه
* انصارالشریعه  در لیبی و تونس
* جندالخلیفه  در الجزایر
درسال 2012 میلادی، دریکی ازروزنامه های کانادا، مقالۀ جالبی به قلم شخصی بنام " علی شریفی " (غالباً پاکستانی تبار) به زبان انگلیسی بچاپ رسید که بخشی ازحقایقِ مربوط به همین بحث را آشکارا مینمود. بد نخواهد بود ترجمۀ آن مقاله را درهمینجا درج نمایم :
" راه آسان و مؤثری وجود دارد که بتوان با استفاده ازآن، با اندیشه های رجعت گرایانۀ تند روان در جوامع اسلامی در سراسرِ جهان به مبارزه برخاست و آن اینست که کشورهای نفت خیز و ثروتمندِ عربی را از ایجاد و پرورشِ ملیشه های اسلامی مانع شده امکاناتِ سرشارِ مالی آنها را درجهت ِباز سازی کشور هایی مانند افغانستان و پاکستان کانال داد. ازآسیای جنوبی تا قارۀ افریقا، عفونتِ سیاسی ناشی از این بیماری منتشر شده و ریشه های آن، بخصوص، در خاورِ میانه عمیقاً فرو رفته است. ملیونها تن درسراسرِ دنیا معتقد اند که تند روانِ مذهبی، توسطِ منابع مالی رژیم های ثروتمندِ عربی، بخصوص توسط ِعربستان سعودی ساخته و پرداخته میشوند. مغزشویی های مقدماتی اساساً در مکاتبِ مذهبی بنام مدرسه های اسلامی صورت میگیرد. این مدارسِ مذهبی، با اندیشه و زنده گی ملیونها انسانِ فقیر و نادار درجهان سر و کار دارند که مردمانِ زیادی را از آد م های با حیا و جنگ گریز اولی، تحت ِنام ِ" جهاد " به آدم های وحشی جنگ افروز مبدل میکنند. ایالات متحدۀ امریکا و متحدانِ اروپایی آن { اگرواقعاً نیت بدی ندارند } باید از توانمندی و نفوذِ کافی شان علیه رژیم های نفت خیزِ عربی و اطرافِ خلیچ فارس کار گرفته ریشه های زهر آلودِ تند روی مذهبی را بخشکانند. آنها باید مدرسه های مذهبی را به مکان های دانش  و کانون های معارف و معرفت مبدل سازند. کشورهای عربی ثروتمند باید عوایدِ اضافی شان را برای سازمان ملل بپردازند تا در ساز و ساختِ دانشگاه ها و نجاتِ ملیونها انسان مستمندِ دنیا به مصرف برسد ... همچنان باید تمامِ پولهای منجمد شدۀ سازمان تروریستی القاعده و سایر ِتند روانِ مذهبی، تحت شرایط ِدقیق و حساب گیرنده، به افغانستان و پاکستان فرستاده شود تا ازآن در جهت ِاعمارِ مکاتب ِعلمی و تعلیم  و تربیۀ سالمِ عامه استفاده صورت گیرد. این کاردو مزیت دارد:  نخست اینکه آتشِ تند روی مذهبی و امیر بازی های عربی  را خنثی میکند و دوم اینکه نیروی کارِ تحصیل کرده را به وجود آورده  کمُک میکند تا کشور های جنگزدۀ آنان مجدداً آباد گردد؛ زیرا  افزایش ِمدرسه های مذهبی در کشورهای فقیر، در حقیقت  در نبودِ تحصیلات ِعلمی مردم آن کشور ها صورت میگیرد. مدارسِ مذهبی، در واقع، بچه ها را از گذشته های شان بیگانه نموده بسوی تند روی و وهابیت میکشاند که موردِ خواست و حمایتِ عربستان سعودی میباشد. تا جاییکه هویداست، انارشیسم و عدم تحملِ مذهبی در چندین کشورِ اسلامی، مستقیماً از منابع مالی رژیم های عربی آب میخورد. مثلاً پاکستان را می بینیم که در مقایسه با هند، عقب مانده است. هندوستان قدم به قدم بسوی پیشرفت می شتابد و نفوذ و اهمیتِ جهانی کسب میکند، ولی پاکستان هنوز درعصرِ حجر باقیمانده است. اکثریتِ نفوسِ آن هنوز بیسواد است و پیوسته  به کارِ ملیشه سازی  مذهبی مشغول میباشد. چنانکه رژیم های ثروتمندِ عربی مدارسِ مذهبی آنرا تمویل میکنند. جنگ سالارانِ مذهبی که از مدارسِ دینی سر بر آورده اند، حاضر اند کشور را بخاطرِ اسامه {ها } به ویرانه مبدل نمایند. صحت و سلامتی بن لادن { ها } برای آنها بسیار ارزش دارد تا ثباتِ پاکستان و حکومتِ مرکزی آن.  مقاماتِ حکومتِ پاکستان، با جلو گیری از نفوذِ وهابیت در پاکستان که از سوی عربستان سعودی ترویج میگردد، باید آبروی ازدست رفتۀ کشور را اعاده نمایند. آنها باید مدارسِ مذهبی و هابی ساز را به مؤسساتِ علمی و تعلیم و تربیۀ مدرن مبدل سازند.
کشورهای ثروتمندِ عربی نه تنها تلاش دارند تند روانِ مذهبی درکشور های جهان ِسوم را تمویل نمایند، بلکه حتا در کانادا نیز مؤسسات ِمذهبی را کمُک مالی میکنند. همین چند روز پیش، یکنفر نزدیکم آمد و تقاضای مساعدتِ مالی بخاطرِ ساختمانِ یک مدرسۀ مذهبی درتورنتو را نمود و من آنرا رد کردم. او گفت؛ قراراست بقیه پولِ مخارجِ مدرسه را از صندوق کمُکهای مذهبی عربستان سعودی بدست آوریم. حال با تجاربِ کافی که از مدرسه سازی های مذهبی در کشورهای مختلفِ اسلامی در اختیارِما قرار دارد، موجودیتِ  مدرسه های مذهبی در کشور های غربی و از جمله کانادا، بسیار سنگین تمام میشود. " (  310)
هرگاه قرارباشد عیاشی ها، ولخرچی ها، زورگویی ها، انحرافاتِ اخلاقی و سایرِ جفا ها و ریا های چندهزارشهزادۀ مفتخوارِعربستانی را چه درداخلِ عربستان و چه درخارج آن کشوربرشمریم، همان هفتاد من کاغذ را می طلبد. ولی همینقدرباید گفت که علی رغم عوایدِ ملیارد دالری عربستان سعودی ازناحیۀ استخراج و فروش ِنفت و گاز، باساسِ احصائیه ها و گزارشهای مؤثق، همین اکنون هزارانِ شهروندِ آن کشوردچارِ محرومیت های مالی و بلای جهل و بیسوادی هستند. زیرا، مقام های رژیم پادشاهی عربستان سعودی، بخشِ اعظم درآمد های نفتی را برای خود و اعضای خانوادۀ شاهی دربانکهای جهان ذخیره میکنند و بخشِ بزرگِ دیگر آنرا همه ساله در راهِ ایجاد، پرورش و تقویت تروریسم، ترویجِ وهابیت و گروه های تکفیری درسراسرِجهان اختصاص میدهند. اما از آنجا که گفته اند هرپدیده، ضدِ خودش را دراندرونِ خودش می پرورد وتکاملِ این تضاد هاست که بالاخره موجبِ جدال و اصطکاک گردیده (انتی تز) را ایجاد مینمایند. درجامعۀ عربستان سعودی نیزتضاد ها، اختلافها، اعتراض ها و عصیان ها درسالهای اخیربه وجود آمده اند که هرچند با شدت و قساوت ازسوی رژیمِ سلطنتی سرکوب میشوند، ولی دیری نخواهد پایید که مجموع ستم ها، اختناق ها و فشارهای سیاسی، اقتصادی و طبقاتی به توفان وعصیانِ عمومی مبدل گردد. چنانکه شبکۀ پرس تی وی با شخصی بنام " زیاد العیسی" کارشناسِ مسایلِ خاورمیانه راجع به سرکوبِ هواخواهانِ دموکراسی درعربستان سعودی، گفت وگویی داشت. کارشناس ِمذکور با صراحت اظهار داشت : " من فکر میکنم این جنبش { جنبش مردمی} بسیار قدرتمند است. خشم ِعمیق و غیرِقابلِ تحمل و تبعیض علیه مردمِ عربستان وجود دارد. سؤ استفاده های غیر قابلِ تحمل و آزار و اذیت های گسترده علیه مردم انجام میشود... مردم ساکنانِ اصلی این منطقۀ نفت خیز که بیشتر ثروتِ کلُ عربستان سعودی در آن قرار دارد، موردِ تبعیضِ غیرقابل تحمل ِرژیم آل سعود قرار میگیرند. مردم این منطقه به طورِ کلیُ و به شدت با رژیم ِحاکم در عربستان سعودی مخالف هستند..." (   311)
خانم " کارن الیوت هاوس " که پیرامونِ مسایلِ درونِ جامعۀ سعودی تحقیق و تتبع جامع بعمل آورده و نتایج آنرا در کتابی  تحت عنوان " آن سعودی عربیه " به نشر رسا نیده است. وی میگوید : " درکشوری با جمعیتی اندک که یکی از ثروتمند ترین کشور های جهان است ، بیش از چهل در صد مردم در فقر زنده گی میکنند، شصت درصد مردم خانه ندارند، چهل در صد جوانان بیکار اند، هشتادو پنج درصدکارگران خارجی اند و بادیه نشینان، روستائیان و انبوه حاشیه نشینان شهری از فقیر ترین لایه های اجتماعی این کشور اند." ( 312 )
بازخانم هاوس می افزاید : " حاشیه نشینانی هستند بنام " بدون "، به معنای غیرِ شهروند یا بدونِ حق شهروندیکه در زاغه ها می زیَد، کودکانِ آنها اجازۀ تحصیل در مدارسِ دولتی را ندارند. مردم از امکاناتِ عمومی ( آب و برق و راه و ...) محروم اند. وقتی نزد ِآنها رفتم، شب بود و تنها نوری که در آنجا می تا بید، نورِ ماه بود و بس. کشوری با چهارصد ملیارد دالر ذخیرۀ ارزی در خارج از کشور و دوصد ملیارد دالر در آمد سالانه از نفت، ازعهدۀ خدماتِ عمومی ابتدایی و اساسی ای چون آموزش، بهداشت و درمان و حتی ایجادِ یک شبکۀ مطمئنِ فاضلاب در برابرِ سیل های ناگهانی بر نمی آید..."
" عربستان اساساً یک شرکت ِعظیم ِخانواده گی است، شرکتی به ثبت رسیده بنام " مؤسسۀ اسلامی آل سعود ."
خانم هاوس درجای دیگرازکتابِ خویش مینویسد : " در میان ِهمۀ اختلافاتِ اجتماعی موجود درعربستان ، هیچ یک ژرف تر و فاجعه بار تر از تبعیض علیه زنان نیست . طبق ِشعایرِ اسلام ِوهابی، مردان باید از الله اطاعت کنند و زنان ازمردان. اما مسأله اینست که خدا از دسترس دور است و کاری به چند و چونِ اطاعتِ روزمرۀ مردان ندارد، اما زنان در دسترس اند وآنها را از اطاعت ِمردان گریزی نیست..."  باز درجای دیگر چنین مینگارد : " نظامِ آموزشی چنان زیرِ تسلط ِاخوان المسلمین وهابی است که اگر اساساً بنا باشد اصلاحی در آن صورت بگیرد، بیست سال طول میکشد. وهابی ها آموزش و پرورش را پایۀ کار خود قرار داده اند و در این زمینه، به هیچ وجه کوتاه نمی آیند."
اختناقِ سیاسی وفشارهای ایدئولوژیک درعربستان سعودی تا آنجا سایه افگنده است که حتا واکنشهایی را در درونِ کاخهای سلطنتی نیز برانگیخته است. وبسایتِ " پیام آفتاب " بتاریخ بیست و پنجمِ ماه حوت سال 1392خویش نوشت که : " چهار دخترِ پادشاه عربستان دست به دامانِ سازمان ملل شدند " و ادامه داد که  " شاهزاده های عربستانی که به مدت سیزده سال در قصرِ پادشاهی زندانی هستند، از سازمان ملل درخواستِ کمُک کردند"
باساس نگارشِ " پیام آفتاب " که از روزنامۀ " نیشن " نقل کرده بود، " ایسنا 42 ساله وجواهر 38ساله، دو شاهزادۀ عربستانی گفته اند که " به دلیل ِاعتراض به پدرِشان به خاطرِ
فقر در عربستان، از زنده گی مجلل محروم و محبوس شدند. "
(ادامه دارد )