ازخطبه های گنگستریی انتخابات !

              حکایت است روزی لقمان حکیم  در كنار چشمه ای نشسته بود. مردی كه از آنجا میگذشت، ازلقمان پرسيد: ׳׳چند ساعت ديگر به قریه  بعدی خواهم رسيد؟׳׳ لقمان حکیم  گفت:׳׳راه برو׳׳! آن مرد پنداشت كه لقمان نشنيده است.